۵ اشتباه رایج در بازاریابی شبکه های اجتماعی
طبق آخرين مطالعات آماري انجام شده در دوره پيش از فيلترينگ تلگرام، اين شبکه اجتماعي به همراه اينستاگرام و واتساَپ
داراي بيشترين فراواني عضويت در بين ايرانيان بوده است .
در اين ميان حدود 94.5 درصد از تلگرام 43.1 درصد از اينستاگرام و 24.3 درصد از واتساپ به طور فعال استفاده کرده اند.
همين آمارها نشان ميدهد که بازاريابي شبکه هاي اجتماعي از چه جايگاه بالا و مهمي برخوردار است و عدم حضور دراين فضا عملا رقابت را براي صاحبان کسب و کار بشدت سخت خواهد کرد.
همين آمارها نشان ميدهد که بازاريابي شبکه هاي اجتماعي از چه جايگاه بالا و مهمي برخوردار است و عدم حضور دراين فضا عملا رقابت را براي صاحبان کسب و کار بشدت سخت خواهد کرد.
اما من در اين مقاله من قصد دارم از 5اشتباهات رايجي که در شبکه هاي اجتماعي توسط برند ها و کسب وکارهاي مختلف انجام شده و يا خودم شخصا مرتکب آن شده ام صحبت کنم.
1) شرکت من بايد در تمام شبکه هاي اجتماعي باشد!
اين مطلب را براي شما با گفتن يک داستان شروع ميکنم ،
چندي پيش يکي از برند هاي تقريبا مطرح در بازار پوشاک شروع به فعاليت در 12 شبکه ي اجتماعي کرد تا هيچ کاربر ايراني را از دست ندهد و به نوعي هر کس هرجا بود بتواند تبليغات و محصولات اين برند را ببيند با اين شعار که :
هر فضايي که کاربر ايراني در آن فعال است ما هم بايد باشيم!
نه تنها از خودتان بلکه اگر از يک ديجيتال مارکتر هم اسم 12 شبکه ي اجتماعي را بپرسيد شايد نتواند به شما پاسخ بدهد،
ما قرار نيست به عنوان برند ، استارت آپ و يا هر چيز ديگري در تمام ما ميتوانيم با يک استراتژي قوي و درست در چند شبکه اجتماعي فعاليت متمرکز کرده و هزينه و زمان خود را در مسيرهاي فرعي از بين نبريم.
چندي پيش يکي از برند هاي تقريبا مطرح در بازار پوشاک شروع به فعاليت در 12 شبکه ي اجتماعي کرد تا هيچ کاربر ايراني را از دست ندهد و به نوعي هر کس هرجا بود بتواند تبليغات و محصولات اين برند را ببيند با اين شعار که :
هر فضايي که کاربر ايراني در آن فعال است ما هم بايد باشيم!
نه تنها از خودتان بلکه اگر از يک ديجيتال مارکتر هم اسم 12 شبکه ي اجتماعي را بپرسيد شايد نتواند به شما پاسخ بدهد،
ما قرار نيست به عنوان برند ، استارت آپ و يا هر چيز ديگري در تمام ما ميتوانيم با يک استراتژي قوي و درست در چند شبکه اجتماعي فعاليت متمرکز کرده و هزينه و زمان خود را در مسيرهاي فرعي از بين نبريم.
براي مثال يک کسب و کار B2B يا يک فعاليت صنعتي ميتواند در لينکدين و اينستاگرام فعاليت مستمر با بازدهي بالا داشته باشد ولي توييتر در ايران براي اين سبک کسب و کارها اصلا مناسب نيست .
2) برند رقيب ما در اينستاگرام هست ،پس ما هم بايد باشيم!
از صاحبين کسب و کارهاي زيادي اين جمله را که چون رقيب بيزينس ما در فلان شبکهي اجتماعي فعاليت ميکند پس لازم است که ماهم در آن حضور داشته باشيم.در اينگونه موارد بنظرم بهترين راه حل اين است که ابتدا کاربران خود را بشناسيم و از خود بپرسيم که:
• آيا مخاطب ما به فرض، در اينستاگرام فعاليت دارد؟
• آيا پيج رقيبمان را در اينستاگرام تحليل کردهايم؟
• آيا ما ميتوانيم محتوايي متناسب با فضاي اينستاگرام توليد کنيم؟
• آيا پيج رقيبمان را در اينستاگرام تحليل کردهايم؟
• آيا ما ميتوانيم محتوايي متناسب با فضاي اينستاگرام توليد کنيم؟
3) هر شبکه مجازي راه و روش خودش را دارد.
من به شخصه خيلي از کسب و کارها را ديده ام که در چند شبکه اجتماعي فعال بوده و فقط يک نوع محتوا را در همه جا منتشر ميکنند.
هميشه و هميشه بايد اين را در نظر داشت که کاربران در هر شبکه اجتماعي رفتار خاصي دارند و قرار نيست يک محتوا با يک فرم و شکل يکسان در تمامي فضاها منتشر کنيم.
هميشه و هميشه بايد اين را در نظر داشت که کاربران در هر شبکه اجتماعي رفتار خاصي دارند و قرار نيست يک محتوا با يک فرم و شکل يکسان در تمامي فضاها منتشر کنيم.
هر فضايي لحن محتوايي خود را دارد و نميتوان به يک شکل عمل کرد. اين راهم بايد در نظر بگيريم که اگر فرصت توليد محتوا براي هر شبکه اجتماعي را نداريم خيلي بهتر هست که اصلا به آن رسانه ورود نکنيم.
در يک جمله ميتوان گفت که : هر شبکه اجتماعي، استراتژي خاص خود را دارد.
هميشه از خود بپرسيم اگر محتواي يکسان در تمامي فضاها توليد ميکنيم، چه دليلي وجود دارد که کاربران آنلاين در تمامي فضاها ما را دنبال کنند. بدنبال اين باشيد که انتظار کاربر از شما در آن فضا چيست و چطور ميتوانيد آن را محقق کنيد.
در يک جمله ميتوان گفت که : هر شبکه اجتماعي، استراتژي خاص خود را دارد.
هميشه از خود بپرسيم اگر محتواي يکسان در تمامي فضاها توليد ميکنيم، چه دليلي وجود دارد که کاربران آنلاين در تمامي فضاها ما را دنبال کنند. بدنبال اين باشيد که انتظار کاربر از شما در آن فضا چيست و چطور ميتوانيد آن را محقق کنيد.
بهترين حالت ممکن اين است که براي همان تعداد محدود شبکه اجتماعي که در آن فعال هستيد يک استراتژي محتوايي داشته باشيد تا بتوانيد به درستي آن را مديريت کنيد.بعد از مدتي خواهيد فهميد که چه قدر نرخ تعامل يا همان engagement rate شما رشد خواهد کرد.
4) شروع قوي با فالوئر فيک!!!
در شروع فعاليت در هر شبکه اجتماعي چندماهي زمان ميبرد تا به ممبرها يا فالوئرهاي مناسبي برسيم. متاسفانه در ايران کسب و کارها براي اينکه سريعتر به نتيجه برسند با فالوئر و ممبر فيک شروع ميکنند. تعدادي فالوئر فيک خريداري ميکنند تا با 0 فالوئر شروع نکنند که مبادا پيجشان ظاهر بدي داشته باشد.
نه تنها شروع بلکه ادامه دادن نيز با فالوئر هاي فيک بشدت به شما ضربه خواهد زد چراکه الگوريتم هاي شبکه هاي اجتماعي بشدت قوي و هوشمند شده اند و به راحتي فعاليت غير عادي شما را گزارش ميکنند.
به علاوه داشتن فالوئر فيک خيانت به خودتان است چرا که مخاطب داريد ولي فروش نه! و اين مقدمهي خوبي براي نا اميدي از ادامهي فعاليت است.
به علاوه داشتن فالوئر فيک خيانت به خودتان است چرا که مخاطب داريد ولي فروش نه! و اين مقدمهي خوبي براي نا اميدي از ادامهي فعاليت است.
5) فعاليت بيشتر = رشد بيشتر ؟؟؟
اشتباه ديگري که کارشناسان شبکه هاي اجتماعي و مديران کسب و کار دارند انتشار حجم زيادي از محتوا در هفته و ماه ميباشد.
امروزه اغلب الگوريتمهاي جديد شبکه هاي اجتماعي مثل الگوريتم هاي اينستاگرام اولويت خود را به کيفيت محتوا و نرخ تعامل مخاطب با محتوا دادهاند پس لزومي ندارد که هفت روز هفته در شبکه هاي اجتماعي فعال باشيم.بهتر است به اين فکر کنيم که چگونه ميتوانيم پستهاي متفاوت و محتواهاي جذابي به روش هاي مختلف بگذاريم.
برنامه ريزي براي توليد محتوا ارزشمند تر از برنامه ريزي براي انتشار آن است چه براي سئو سايت چه براي رشد در شبکه هاي اجتماعي.
امروزه اغلب الگوريتمهاي جديد شبکه هاي اجتماعي مثل الگوريتم هاي اينستاگرام اولويت خود را به کيفيت محتوا و نرخ تعامل مخاطب با محتوا دادهاند پس لزومي ندارد که هفت روز هفته در شبکه هاي اجتماعي فعال باشيم.بهتر است به اين فکر کنيم که چگونه ميتوانيم پستهاي متفاوت و محتواهاي جذابي به روش هاي مختلف بگذاريم.
برنامه ريزي براي توليد محتوا ارزشمند تر از برنامه ريزي براي انتشار آن است چه براي سئو سايت چه براي رشد در شبکه هاي اجتماعي.
Comments
Post a Comment